Friday, October 8, 2010

اثر و دختر

ترجمه کاری است طاقت فرسا (بعضیها این طور می گویند برای من که بسیار هم لذتبخش است) و مترجم علاوه بر دانش و آشنائی به فرهنگ و البته عشق ( عشق آسمانی البته, زمینی اش که ابدا ممکن نیست!) مسلماً تأمین مالی می خواهد تا سر صبر با کلمات و جملات وربرود ( وررفتن آسمانی).
در این میان مترجمانی مثل خود عالیجنابم که سودای شهرت یک شبه را می پزیم و عجولانه و براساس انتخابهای دیگرانی به ترجمه می نشینیم که بعد از آشنائی نزدیک می فهمیم آنقدرها هم که خیال می کردیم سر(!!!) شان نمی شود, اشتباهاتی مرتکب می شویم که در وهله اول خنده دارند و نشانگر بی سوادی ( و گاهی بی دقتی) ماها.
همین جا بگویم که خیلی خوشحال می شوم کسی هم پیدا شود که آنقدر بیکار باشد و بنشیند مچ مرا بگیرد!
و اما مچ گیری اول:
Jamaica Kincaid که نام اصلی اش Elaine Cynthia Potter Richardson  و متولد 1949 است بخاطر جوی که نوشتنش را برنمی تابیده این اسم مسعتار را برای خود برگزیده است. ترجمه شعری از او به نام دختر GIRL
که می توانید متن اصلی را در اینجا بخوانید ( http://www.my-island-jamaica.com/girl_by_jamaica_kincaid.html) در سایت اثر ( ترجمه را هم اینجا بخوانید)
( http://www.asar.name/1982/10/jamaica-kincaid-benna-benna-benna.html) منتشر شده است.
حال برسیم به مچ گیری: این خط را بخوانید:

be sure to wash every day, even if it is with your own spit
و ترجمه آن:
حواست باشه همه‌چی تمیز باشه، هر روز، حتا اگه تُفِ خودت افتاده باشه رووش؛
نظر شما راجع به ترجمه این جمله چیه؟ نظر من اینه: (حواست باشه همه چیزو تمیز کنی حتی اگه مجبور بشی با تف خودت این کارو بکنی).
هرچند این کار نقد نیست و مچ گیری محسوب می شود اما باید به نکته مثبی در این ترجمه هم اشاره کنم و آن لحن صمیمی ترجمه است ( به این می گن پاچه گیری و پاچه خواری همزمان!)
پی نوشت: از آنجائی که قبل و بعد از جمله مورد بحث, نویسنده نه درباره تمیز کردن که درباره خود "دختر" صحبت می کند, به احتمال زیاد صحیح ترین ترجمه می تواند این طور باشد: "حواست باشه خودتو هر روز بشوری حتی اگه شده با تف خودت."

2 comments:

  1. درسته که میگن ، ترجمه خودش یه جور تالیفه. ولی نه لزوما اونقدر که نویسنده ی بیچاره با دیدن جمله ای که اشاره به ششتشو با تف خودش دارد، ندونه از کجای متن این علف هرز سردرآورده. نویسنده هم لابد حقی داره، حتی اگه ما تو مملکتمون، ذکپی رایت نداشته باشیم. خدایی این هم از آن حرف هاست.
    اما درباره ی اینکه مترجمین همدیگرو قبول ندارن، من چی بگم؟ شما دو تا ادبی نویس را سراغ داری که کار همدیگه رو قبول داشته باشن. این رفتار به جنبه ی علمی ترجمه اشاره ندارد بلکه نشان می دهد که وقتی دو مترجم خوب کارهم را قبول ندارن چقدر وارد حیطه ی خلاقیت شدن در ترجمه، که اون هم بخشی از کار ترجمه است.البته مترجمین قوی نه اون هایی که شامل پست شما میشن.

    ReplyDelete
  2. جالب بود. این برمی‌گرده به ضعف مترجم توی درک زبان انگلیسی چون کسی که به زبان مسلط باشه متوجه منظور جمله می‌شه. هرکسی با یک دیکشنری یا چند سال زبان خوندن مترجم نمیشه.

    ReplyDelete